webhostlimo

webhostlimo

webhostlimo

webhostlimo

بازاریاب

نرم افزار مشتری مداری بیمه به شما کمک خواهد کرد بخشی از نیازهای مشتری خود را در امر مشتری مداری برطرف کنید.

برخی از امکاناتی که این نرم افزار در اختیار شما قرار میدهد به شرح زیر است

1.تعریف و مدیریت بیمه و بیمه گذار
2. نمایش کلیه بیمه گذران و بیمه نامه ها بصورت یک لیست کامل
3.نمایش تعداد کلیه بیمه نامه های صادر شده به تفکیک نوع بیمه
4.نمایش آمار تعدادی بیمه نامه های صادر شده در هر ماه و جمع آن در سال
5. قابلیت جستجو در بین بیمه گذاران و بیمه نامه ها
6.تعریف و مدیریت بازاریاب
7.محاسبه میزان پورسانت بازاریاب
8. گزارشگیری کامل از کلیه فعالیت ها در تمامی آیتم ها
9.نمایش آمار کامل از تعداد بیمه نامه های صادر شده بر اساس ماه , سال و نوع بیمه نامه
10.تعریف , تسویه و مدیریت اقساط
11. نمایش سر رسیدچک و اقساط بیمه گذاران
12. مشاهده و گزارشگیری از کلیه چک ها و اقساط
13. یاد آوری و اعلام هشدار سر رسید چک ها و اقساط در چند روز قبل به تنظیم خود کاربر بر روی نرم افزار
14.یاد آوری سررسید چک و اقساط بیمه به بیمه گذار بصورت پیامک و پیام صوتی
15. نمایش سر رسید تمدید بیمه نامه ها
16. مشاهده و گزارشگیری از کلیه بیمه نامه های منقضی و لازم به تمدید
17. اعلام هشدار و یاد آوری تمدید و منقضی شدن بیمه نامه در چند روز قبل به تنظیم خود کاربر بر روی نرم افزار
18.یاد آوری تمدید و منقضی شدن بیمه نامه به بیمه گذار
19.امکانات نرم افزار مشتری مداری بیمه بصورت پیامک و پیام صوتی
20.امکان محاسبه کارمزد دفتر نمایندگی بر اساس میزان مبلغ تسویه شده بیمه نامه
21.امکان محاسبه پورسانت بازاریاب بر اساس میزان مبلغ تسویه شده بیمه نامه
22.محاسبه کارمزد دفتر نمایندگی و جمع بندی آن در هر ماه
23.محاسبه پورسانت بازاریاب و جمع بندی آن در هر ماه
24.تنظیم روزشمار هشدار اقساط ، چکها ، بیمه نامه ها و ..
25.سیستم ارسال پیام کوتاه با اتصال به سامانه پیام
26.سیستم ارسال پیام کوتاه با اتصال به مودم سیم کارت (GSM)
27.ارسال پیام کوتاه بصورت پویا
28.ارسال پیام کوتاه بصورت اتوماتیک
29.سیستم ارسال پیام صوتی
30.قابلیت ارسال ایمیل
31.قابلیت ارسال فکس
32.مدیریت کامل بانک های اطلاعاتی
33.امکان پشتیبان گیری از اطلاعات نرم افزار
34.امکان بازیابی اطلاعات از فایل پشتیبان
35.امکان تعریف لیست بیمه گذاران از طریق فایل اکسل
36.قابلیت خروجی اکسل از لیست بیمه گذاران
37.امکان انتخاب رنگ تم نرم افزار به انتخاب کاربر
38. قفل امنیتی جهت ورود به نرم افزار جهت امنیت حفظ اطلاعات
39.تغییر و تعریف رمز ورود به نرم افزار
40.امکان بازیابی رمز عبور به نرم افزار توسط مالک
 

مشتری مداری بیمه

امروزه در دنیای کسب و کار رقابت به سرعت در حال گسترش است , این رقابت تبدیل به جنگی بر سر کیفیت و مشتری شده است. در این جنگ قواعد بازی نیز روز به روز در حال تغییر است.

مشتریان هر روز نسبت به گذشته داناتر شده و انتظارات آن‌ها به شدت در حال افزایش است.

کوچکترین غفلتی منجر به نارضایتی مشتری ، قطع ارتباط او با ما و جذب او توسط رقیبان می شود و این در واقع شکستی بزرگ برای کسب و کار ماست

و تداوم این شکست ها منجر به مغلوب شدن در جنگ و مرگ کسب و کار ما خواهد شد.

در واقع می توان گفت مشتری به عنوان کسی که حیات کسب و کار ما به او وابسته است مهمترین سرمایه سازمان ما به شمار می رود

و امروزه حفظ و افزودن به این سرمایه اولویت اصلی سازمان های پیشرو در بازار است.

حال ببینیم چگونه می توان این سرمایه بزرگ راحفظ نموده و به آن افزود؟ برای جواب دادن به این سوال ابتدا باید مشتری را بشناسیم و نیاز های واقعی او را درک کنیم.

 

مشتری کیست؟

در زیر چند تعریف معمول از مشتری ارایه شده است:

در فرهنگ بازار، مشترى فردى است که توانایى و استعداد خرید کالا و یا خدمتى را داشته باشد،

که این توانایى و استعداد به صورت توأم در فرد بروز کرده و انتخاب و عمل خرید انجام مى پذیرد.

در این دیدگاه، مشترى فرد هوشمند و دانایى است که درباره تأمین نیازهاى خود به خوبى مطالعه و بررسى مى کند و با ارزش‌گذارى و درنظر گرفتن امکانات و استعداد خود به انتخاب مى پردازد.

 

نیاز واقعی مشتری چیست؟

مهمترین نیاز های یک مشتری را می توان به ترتیب ذیل نام برد:

1. احترام و توجه

2. ظاهری آراسته و رفتاری مناسب توسط فروشندگان

3. وجود کالا یا خدمات مطابق با نیاز و خواسته او

4. کیفیت مناسب کالا و خدمات

5. قیمت و بهای مناسب کالا و خدمات

6. صرف حداقل زمان در دریافت کالا و خدمات

7. امکان دستیابی مشتریان به رده های بالاتر و مدیران

8. بها دادن به پیشنهادات مشتریان در جهت بهبود محصول، خدمات و ...

 

جوابگویی به کلیه نیازهای فوق رضایت مشتری را حاصل می کند و رضایت مشتری رمز پایداری او برای سازمان خواهد بود.

در واقع کسب رضایت مشتری همان مشتری مداری است که ماموریت اصلی سازمان های مشتری مدار می باشد.

سازمان مشتری مدار : سازمانی است که هدف آن پیش گرفتن درخواست های مشتریان در مسائلی که بیشترین ارزش را برای آنها داراست می باشد و رضایت مشتری را سرمایه خود و ضامن برگشت سرمایه سازمان می دانند.

قانون طلایی مشتری مداری

" عبارت «همیشه حق با مشتری است» را به لرد سنیزبری در بریتانیا نسبت می دهند اما گفته می شود که «جان وانامیکر» مالک یک فروشگاه بزرگ در فیلادلفیا نخستین کسی است که در دهه ۱۸۶۰ میلادی این عبارت را برای اولین بار به کار برده است" " همچنین عنوان شده است که : در اواخر قرن نوزدهم عبارت « مشتری پادشاه است The Customer is the king توسط جان نامیکر John Nomiker در آمریکا مطرح شد و مشتری مداری در بازار خرید و فروش رونق گرفت و مفهوم رضایت مشتری در مدیریت بازار جایگاه خاصی یافت". گفنه می شود اصطلاح «مشتری پادشاه است» که برای اولین بار در کشور انگلستان مطرح شد مبنا را بر این دارد که مشتری مقام و رتبه و درجه و اهمیت فوق العاده ای دارد و همچنان که به پادشاه احترام می گذارید و خدمت می کنید بایستی به مشتری نیز خدمت کنیم و احترام بگذاریم. برای اینکه این اصطلاح بیشتر روشن شود مفهوم آن را می شکافیم. به طور کلی انگلیسی ها به پادشاه خود احترام خاص قائل هستند و همچنان که می بینیم نظام پادشاهی را تاکنون حفظ کرده اند و احتمالاً حفظ خواهند کرد. پادشاه و پادشاهی در نزد انگلیسی آنقدر اهمیت دارد که یکی از صاحب نظران می گوید تا سال ۲۰۲۰ فقط دو پادشاه در جهان باقی می ماند «یکی پادشاه انگلیس و دیگری پادشاه ورق پاسور». بهر حال منظور از اصطلاح «مشتری پادشاه است» این است که همچنانکه به پادشاه احترام قائل هستید و برای رضایت او از هر تلاشی دریغ نمی ورزید برای مشتری نیز بایستی احترام قائل باشید و برای رضایت او از هیچ تلاشی دست برندارید. در دهه های ۴۰ و ۱۳۵۰ که سازمانها و وزارتخانه در ایران شکل می گرفت اصطلاح «ارباب رجوع» مطرح شد تا بتواند گویای زبان حال اصطلاح «مشتری پادشاه است» باشد. مطرح شدن اصطلاح «ارباب رجوع» از آن باب بود که ایران در عصر ارباب و رعیتی به سر می برد و مردمان برای ارباب احترام و جایگاه خاص قائل بودند لذا اصطلاح ارباب رجوع به این معنی بود که همچنانکه به ارباب احترام قائل هستید به کسی که به سازمان شما مراجعه می کند احترام قائل باشید و برای رفع نیازهای او کوشا باشید. همیشه حق با مشتری است حتی اگر حق با مشتری نباشد به هر حال قانون طلایی مشتری مداری این است که : ( همیشه حق با مشتری است حتی اگر حق با مشتری نباشد) به عبارتی دیگر " مشتری مداری دو قانون بیشتر ندارد قانون اول اینکه همیشه حق با مشتری است و قانون دوم اینکه اگر حق با مشتری نباشد به قانون اول مراجعه کنید" . اما چرا همیشه حق با مشتری است؟ به نظر شما چه چیزی عامل این شده است که همیشه حق با مشتری باشد؟ - نیاز ما به مشتری؟ - اینکه بدون مشتری کار ما تعطیل است؟ - و ... به نظر می رسد دلیل اساسی اینکه همیشه حق با مشتری است این است که نادانسته های مشتری درباره ما، کالای ما و سازمان ما بسیار زیاد است و لذا بواسطه نادانسته های مشتری همیشه حق با مشتری است. - اینکه حقوق کارکنان پرداخت نشده است ارتباطی به مشتری ندارد. - اینکه کارکنان با یکدیگر هماهنگ نیستند به مشتری ارتباطی ندارد. - اینکه مواد اولیه نرسیده است به مشتری ارتباطی ندارد. - اینکه وام به شرکت شما تعلق نگرفته است به مشتری ارتباطی ندارد. - اینکه مدیر سازمان توانمند نیست به مشتری ارتباطی ندارد و هزاران عیب و ایراد دیگر که ممکن است کیفیت خدمات و کارهای شما را پائین بیاورد و مشتری را با مشکلاتی روبرو سازد ارتباطی به مشتری ندارد. " مشکلات درون سازمانی، ارتباطی به مشتری برون سازمانی ندارد. برای مثال پرسنل با کارآیی کم و بی انگیزه، ضایعات فراوان، دوباره کاری ها، گروه های غیر رسمی درون سازمانی و مسائلی مشابه که سازمانها را از درون در معرض تهدیدات جدی قرار می دهند، به مشتری برون سازمانی ارتباطی ندارد. در حقیقت مشتری برون سازمانی عموماً خواستار کیفیت، قیمت، تحویل به موقع، سهولت ارتباط، خدمات، ایمنی و انعطاف پذیری، می باشند".

نیروی هدف

شرکت کفش‌فروشی تامز بسیار خاص است. این شرکت به مشتریانش وعده می‌دهد که: «با خرید هر جفت کفش، یک جفت کفش نو به یک کودک نیازمند می‌دهد». در اواسط سال ۲۰۱۲، تامز بیش از یک میلیون جفت کفش به کودکان نیازمند سرتاسر دنیا اهدا کرده بود. تامز به سایر «کارآفرینان خیرخواه» انگیزه داد و آن‌ها اکنون از روش «یکی در ازای یکی» این شرکت برای بخشیدن محصولات مختلف از جمله «کتاب، لباس کودک، عروسک، جوراب، تی‌شرت، غذای سالم، ویتامین‌ها، تخت حیوانات خانگی، لباس‌های زمستانه و مسواک» استفاده می‌کنند. امروزه، بسیاری از مشتریان مایلند محصولات و خدمات مورد نیاز خود را از شرکت‌هایی بخرند که آن‌ها را قابل تحسین و الهام‌بخش می‌دانند. نیروی هدف چیزی به جز خدمات‌رسانی به دیگران نیست. معنی‌اش انجام کار صحیح است و مزیت استراتژیکی ایجاد می‌کند.

سود+۱۱

مشتریان رویکرد جدید «تفکر مشتری» شما را تحسین خواهند کرد. این فلسفه عملی کسب‌وکار، توازنی میان تحلیل منطقی و درک تصویر کلی ایجاد می‌کند. این رویکرد، مغز چپ «هوش کمی مشتری» (تحلیل کلی داده‌ها) را با مغز راست «بینش کیفی مشتری» (همدلی) ترکیب می‌کند و «چه چیز» را در کنار «چرا» قرار می‌دهد. دلایل واقعی اقدام یا خرید مشتریان مهم‌ترین حلقه گمشده معادله تحقیقات بازار است.
وقتی شرکت‌تان با رویکردی مشتری‌محور کار کند، با مصرف‌کنندگان تعامل کرده و تجربه آن‌ها را بهبود می‌بخشد. این بهترین راه ایجاد یک برند منحصربه‌فرد و بهینه کردن ارزشی است که ارائه می‌دهید. سهم بازارتان افزایش خواهد یافت و کسب‌وکارتان سودآورتر خواهد شد. به‌علاوه، یک شرکت مشتری‌محور شما را به‌سرعت به‌سودآوری خواهد رساند.

در ۱۱ حوزه دیگر هم می‌توانید منتظر کسب سود باشید:

 

 ۱. الهام‌بخشی غیرمعمول:

به کمک بازخوردهای مشتریان، شرکت‌تان گستره‌ای از ایده‌های جدید را تجربه خواهد کرد.

 ۲. اشتیاق عمیق:

مشتریان و کارمندان شما ارتباط احساسی بسیار مثبت‌تری با شرکت‌ خواهند داشت.

 ۳. اعتماد تزلزل‌ناپذیر:

اگر رفتار درستی با مشتریان خود داشته باشید، اعتماد بیشتری به شرکت‌تان پیدا می‌کنند.

 ۴. وفاداری متعصبانه:

 برای ایجاد وفاداری، از طرفداران خود بخواهید که اشتیاق شدیدی را نسبت به شرکت شما و محصولات و خدمات آن در دیگران ایجاد کنند. روش این کار را از تریدر جو بپرسید.

 ۵. کاهش هزینه خلاقانه:

مشتریان دیدگاه‌ها و پیشنهادات ارزشمندی برای بهبود محصولات و خدمات در اختیارتان قرار می‌دهند. با حذف ویژگی‌های بی‌اهمیت از نظر مشتریان، هزینه‌های تولید را کاهش دهید.

 ۶. نوآوری معیارساز:

مشتریان با خوشحالی به شرکای شما تبدیل می‌شوند تا به نوآوری بیشتر شرکت کمک کنند.

 ۷. شناخت زیاد از برند:

تبلیغات دهان به دهان بسیار قدرتمند است، مخصوصا وقتی مشتریان مشتاق با استفاده  از رسانه‌های اجتماعی و سایر روش‌ها دلایل برجسته بودن شرکت شما را به دوستان، آشنایان و همکاران خود بگویند.

۸. دگرگونی فرهنگ تحسین‌برانگیز:

هر سازمانی را باید گهگاه تکانی داد. مشتریان بهترین افراد برای انجام این کار و هدایت شما به مسیر جدید هستند.

۹. رشد زیاد:

اگر فقط در یکی از حوزه‌های نیروی مشتری ارتقا پیدا کنید، فروش‌تان به‌شدت افزایش خواهد یافت.
۱۰. داستان‌گویی جذاب: مشتریان خوشحال می‌شوند که داستان‌های مثبت از تجربیات خود در رابطه با محصولات یا خدمات‌تان را با شما در میان بگذارند. از این داستان‌ها برای برانگیختن اشتیاق سهامداران نسبت به شرکت خود استفاده کنید.

۱۱. مزیت رقابتی برجسته:

اگر مشتریان هیجان زیادی نسبت به شرکت شما و محصولات و خدمات آن داشته باشند، رقبا را از میدان به در خواهید کرد.

منشور مدیرِ مشتری

برای بهینه کردن کسب‌وکار خود باید مشتریان را بشناسید، آن‌ها را بررسی و تغذیه کنید. این موارد را برترین اهداف خود بدانید و منشور مدیرِ مشتری را به بخشی جدانشدنی از فعالیت‌های‌تان تبدیل کنید. مطابق این منشور، «بزرگ‌ترین دارایی شرکت‌ها، ساختمان، شهرت یا میراث‌شان‌ نیست، بلکه مشتریان‌شان است». بهترین راه عملی کردن این منشور این است که به مدیرِ مشتریان شرکت خود تبدیل شوید، یعنی شخصی که مدام مواردی را از طرف مصرف‌کننده تغییر می‌دهد.

قهرمانان رویکرد مدیرِ مشتری می‌دانند که در نهایت همه چیز به خریدار ختم می‌شود. آن‌ها برای انتقال کار و ارزش به‌سختی تلاش می‌کنند. به مشتریانشان افتخار می‌کنند و از طرف آن‌ها کارها را ساده می‌کنند. هر کار ممکن را برای پر کردن شکاف میان کارمندان و مشتریان انجام می‌دهند. عاشق تعامل با خریداران هستند و «بله» همیشه واژه محبوبشان است.

نیروی ارزش

 ۲. نیروی ارزش:

 قیمت‌های خود را بر اساس مطالعه مشتریان هدف بهینه کنید. ببینید مشتریان قبل از انتخاب محصولات شما چند محصول دیگر را بررسی کرده‌اند. اگر محصولات زیادی را بررسی کرده باشند، نشان‌ می‌دهد که قیمت شما مناسب است. از مشتریان بپرسید آیا باور دارند که ارزش عادلانه‌ای را از محصولات و خدمات شما دریافت کرده‌اند. وقتی جوابشان مثبت است، پس حتما در شرایط خوبی قرار دارید. در غیراینصورت، سه ویژگی که مشتریان خواستار آن هستند اما از شما دریافت نکرده‌اند را مشخص کنید. ببینید آیا محصولتان ویژگی‌های بی‌فایده‌ای هم دارد. اگر چنین است، از شر این اضافات و هزینه‌های دایناسوری آن‌ها خلاص شوید.

 ۳. نیروی احساس:

زنجیره مواد پروتئینی تریدرجو به سختی تلاش کرد تا ارتباطی احساسی با مشتریانش برقرار کند. این زنجیره در هر یک از فروشگاه‌های خود یک جَو خانوادگی و صمیمانه ویژه به وجود آورده تا دوستان برای خرید و ملاقات دور هم جمع شوند. درآمد تریدر جو به ازای هر متر مربع از فروشگاه‌هایش ۱۳۰۰ دلار بود که در حدود دو برابر فروش متوسط فروشگاه‌های مواد پروتئینی است. شما نیز برای کسب چنین موفقیتی، همدلی را به بخشی جدانشدنی از کسب‌وکارتان تبدیل کنید. تریدرجو فروشگاه‌های خود را به گونه‌ای طراحی می‌کند تا مکانی برای گرفتن حس خوب باشد. این فلسفه را در شرکت خود نیز به کار گیرید.

۴. نیروی سادگی:

همبرگر فروشی این-‌اند-اوت با ساده‌ کردن همه چیز به دومین همبرگر فروشی محبوب آمریکا تبدیل شده است. برخلاف بسیاری از رقبای فست‌فود که منوهای پیچیده‌ای طراحی می‌کنند، این-‌اند-اوت فقط پنج نوع همبرگر دارد. این شرکت در اصول کار یعنی «غذای خوشمزه و قیمت‌ عادلانه» استاد شده است. برای استفاده از نیروی سادگی، مشتریان خود را به دقت ارزیابی کنید و ببینید از محصولات و خدمات مشابه محصولات شما چگونه استفاده می‌کنند. «نقاط درد» مشتریان را کشف کنید و برای التیام بخشیدن به آن‌ها به‌سختی تلاش کنید. خریداران علاقه‌ای ندارند که برای خرید از شما بجنگند، بنابراین کاری کنید که تجربه‌ای ساده و مستقیم داشته باشند.

 ۵. نیروی بله:

نمایندگان شرکت دیسکونت تایر، زنجیره‌ای با ۸۰۰ فروشگاه در ۲۳ ایالت با افتخار اعلام کردند که کارمندان این شرکت روزانه حداقل ۶۰۰۰ بار به خواسته مشتریان پاسخ مثبت می‌دهند. آن‌ها به کسانی که درخواست تعمیر رایگان تایر پنچر را دارند، پاسخ مثبت می‌دهند، چه این تایر را از دیسکونت تایر یا از هر جای دیگری خریده باشند. هیچ یک از افراد این شرکت دوست ندارد، نه بگوید، اما همه دوست دارند بله بگویند. وقتی پاسخ مثبت می‌دهید، کارمندان خود را به تعاملبا مشتریان تشویق می‌کنید. تبدیل شدن به یک شرکت بله‌گو کار سختی نیست. فقط افرادتان را تشویق کنید تا پاسخ مثبت دادن را به عادت خود تبدیل کنند. واژه نه را از دایره لغات شرکت خود خط بزنید.

 ۶. نیروی سکو: 

مشتریان به کمک اینترنت و رسانه‌های اجتماعی سکوهای جدید قدرتمندی به نام «تریبون‌های دیجیتال» پیدا کرده‌اند که می‌توانند از طریق آن‌ها افکار و احساسات خود درباره محصولات و خدماتی که خریده‌اند و شرکت‌های مربوطه را به دوستان، خانواده، همسایگان، همکاران و حتی غریبه‌ها بگویند. وظیفه شما این است که بفهمید مشتریان چطور و چرا سکوهای ارتباطی خاصی را انتخاب می‌کنند. از هر سکو به نحوی استفاده کنید که مانند یک «ماشین بازخورد فعال» عمل کند. این کار باعث می‌شود تا ایده‌های جدید درباره محصولات و خدماتتان را جمع‌آوری کرده و نظر مشتریان برای بهتر کردن آن‌ها را بدانید.